طیف رادیویی را آزاد کنید!
زمانی که مارکونی در سال 1900 تقاضای حق انحصاری برای استفاده از امواج رادیویی کرد تقاضایش فورا توسط ایالت ملی رد شد. در سال 1906 ایالات متحده معاهده ای را امضا کردن که به موجب آن طیف رادیویی توسط حاکمیت ملی کنترل می شد. هرچند دلایل خوبی برای سازماندهی طیف رادیویی وجود دارد ولی نحوه اجرای این کار باعث ایجاد تاخیر و ممانعت در پیشرفت می شود. تکنولوژی های جدید باعث شد که افراد بیشتری بتوانند در رنج های فرکانسی خاصی فعالیت داشته باشند. تسهیل رشد سر سام آور دستگاه های بی سیم ضروری است. علاوه بر این اتصالات بی سیم یک نقطه اتصال مهم در زنجیره ایجاد دسترسی برای 3 میلیارد نفر انسانی است که هنوز هم به اینترنت دسترسی ندارند.
احتمالا مارکونی این افتخار را دارد که تنها فردی باشد که یک معاهده بین المللی برای محدود کردنش در دنیای مخابرات ایجاد شده است. دلیل اینکه حاکمیت ها این روش را انتخاب کردند میتواند نگرانی آنها برای امنیت ملی باشد. برای اولین بار تکنولوژی رادیویی ارتباط با کشتی ها از راه دور و بر روی دریاها را ممکن می ساخت. این یکی از کاربرد هایی بود که ایالات متحده نمی خواستند به خاطر آن – علی الخصوص در زمان های جنگ – به شرکت انگلیسی مارکونی وابسته باشند.
حق انحصار
در مقاله ای ، رابرت هورویتز از بنیاد طیف آزاد، دومین دلیل ایالات متحده برای داشتن کنترل بر روی طیف را بیان میکند: در آن زمان ارتباطات رادیویی در مراحل اولیه و مقدماتی خود بود. از این رو به منظور جلوگیری از سوء استفاده های احتمالی، میبایست این امکانات توسط افرادی صلاحیت دار مور استفاده قرار میگرفت. محدود کردن استفاده از طیف رادیویی باعث جلوگیری از ایجاد هرج و مرج توسط افراد تازه کار و غیر قابل استفاده شدن سیستم برای بقیه می شود. هر کسی که میخواهد به انتشار امواج رادیویی بپردازد باید برای آن مجوز دریافت کند و بدین ترتیب قوانین محدودیت طیف ایجاد شد.
هورویتز میگوید باید به خاطر داشت که ادعای دولت ها بر روی طیف رادیویی بر مبنای ویژگی های فیزیکی امواج رادیویی نیست. امواج رادیویی هم چیزی مثل نور است و هیچ جایی در دنیا وجود ندارد که دولتی ادعای مالکیت بر روی نور خورشیدی را داشته باشد که بر رو آن کشور می تابد. این مساله نشان میدهد که تلاش های دولت برای انحصاری کردن دسترسی به طیف رادیویی بر مبنای فیزیک نیست بلکه در نتیجه مباحث سیاسی است.
به مزایده گذاشتن طیف رادیویی
سیاست های کنترلی محدود کننده منجر به استفاده ناکارامد از طیف رادیویی می شود. به عنوان مثال مجوز فعالیت در برخی فرکانس های خاص از قبیل فرکانس تلفن های همراه بر اساس مزایده توزیع شده است. شرکت ها ارتباطاتی مقدار زیادی هزینه برای دریافت
مجوز می پردازند و یک حق انحصاری استفاده از آن را به دست می اورند. موضع گیری دولت ها نیز در این رابطه بی طرفانه نیست. این مزایده ها میلیارد ها یورو پول به خزانه واریز می کند. به عنوان مثال دولت آلمان در سال 2015 بیش از 5 میلیارد یورو و هلند در سال 2012 در حدود 3.8 میلیارد یورو درامد از این طریق کسب کرد.
دومین مساله ای که مطرح می شود این است که این مجوز ها اغلب محدود جغرافیایی بسیار بزرگی را شامل می شود. شرکت های مخابراتی بیشتر به مناطق شهری علاقه دارند چون در مناطق شهری هزینه های ایجاد زیر ساخت های شبکه موبایل را میتوان جبران کرد. برای مناطقی که مقدار تراکم کمتر است اغلب هیچ مدل اقتصادی برای هزینه ایجاد یک شبکه مناسب پوششی وجود ندارد. به همین خاطر مقدار پوشش در بسیاری از مناطق که تراکم جمعیتی زیادی ندارند ضعیف بوده و یا اصلا وجود ندارد.
فرکانس های سفید تلویزیونی
سیاست های عمومی میتواند منجر به کمبود غیر واقعی طیف رادیویی گردد. اگر بخواهیم به زبان فنی بیان کنیم، توانایی به اشتراک گذاری طیف به روشی هوشمندانه در حال افزایش است. یک مثال برای این مورد فرکانس های بلا استفاده تلویزیونی است. این فرکانس ها فرکانس هایی هستند که برای پخش برنامه های تلویزیونی استفاده نمی شوند بلکه به عنوان یک حایل برای جلوگیری از تداخل کانال های تلویزیونی مورد استفاده قرار می گیرند. از آنجا که فرستنده های تلویزیونی از تجهیزات پر قدرتی استفاده میکنند مقدار این حایل زیاد است. ولی دستگاه هایی که قدرت فرستندگی بالایی ندارند میتوانند در محدوده این حایل فعالیت کنند بدون اینکه مزاحمتی برای کاربران باند اصلی ایجاد کنند. نظارت بر طیف های رادیویی و یا پایگاه داده های منطقه ای میتواند به دستگاه های استفاده کننده از فرکانس های سفید، کمک کند تا کانال های خالی را پیدا کنند.
همگی آنلاین می شوند
این نوع استفاده از طیف که با به اشتراک گذاری طیف رادیویی صورت میگیرد به شدت برای ایجاد دسترسی به اینترنت مورد نیاز است. در حال حاضر نیمی از جمعیت دنیا به اینترنت دسترسی ندارند . با این حال تعداد سرویس های اینترنتی از قبیل بهداشت الکترونیکی و دولت الکترونیکی در حال افزایش روز افزون است. کمبود یا نبود دسترسی به اینترنت بیشتر برای مناطقی است که تراکم جمعیتی کمتری دارند و ایجاد شبکه های کابلی در آنجا زیان ده است. از این رو اینترنت بی سیم رابطی ضروری برای اتصال تعداد بیشتری از افراد به اینترنت است.
همانطور که قبلا گفته شد برای شرکت های مخابراتی ایجاد زیر ساخت های شبکه های بی سیم در مناطق روستایی سود آور نیست. به این مساله ” مشکل کیلومتر آخر” (The Last Mile Problem)گفته می شود که به معنای پر هزینه بودن متصل کردن کاربران و افراد به شبکه های کنونی است. از این رو بنیاد جامعه اینترنتی (Internet Society)روش جایگزینی برای این منظور ارائه داده است. بنیاد جامعه اینترنتی توسط پدران اینترنت یعنی وینت کرف (Vint Cerf)و باب کان (Bob Kahn)پایه گذاری شده است. این دو نفر مخترع پروتکل TCP/IP هستند. هدف این شرکت این است که دسترسی به اینترنت را برای همه در همه جا ممکن سازد. برای فراهم کردن دسترسی به اینترنت در مناطقی که توانایی مالی پایینی دارند ، این شرکت اخیرا گزارشی در دفاع از شبکه های گروهی ارائه کرده است. این شبکه ها توسط خود افراد اجرا و نگهداری می شوند نه توسط یک شرکت خاص. در این گزارش این رویه تغییر پایه ای نامیده می شود زیرا آخر مسیر تبدیل به اول مسیر می شود. کاربران نهایی دیگر در فاصله ای طولانی از شبکه تجاری موبایل قرار نمیگیرند بلکه خود مرکز یک شبکه محلی هستند. برای تضمین دسترسی کامل به شبکه جهانی اینترنت شبکه های گروهی می بایست در نهایت به ستون فقرات اینترنت وصل شوند. این روش برای شرکت های مخابراتی هم امکانپذیر تر است زیرا متصل کردن یک شبکه ارزان تر از اتصال یک فرد است.
برای ایجاد شبکه های گروهی بی سیم، دسترسی به طیف رادیویی ضروری است. بنیاد جامعه اینترنتی به منظور استفاده حداکثری از امکانات به اشتراک گذاری طیف رادیویی از همه کمک می طلبد. همانطور اغلب اینطور بوده، تکنولوژی عامل محدود کننده نیست بلکه قوانینی که برای اجرا در زمانی دیگر تنظیم شده اند عامل محدود کننده است.
محدوده فرکانسی ایالات متحده